درباره سریال زخم کاری
سریال زخم کاری به کارگردانی محمدحسین مهدویان و به تهیهکنندگی محمدرضا تخت کشیان در سال ۱۴۰۰ ساخته شده است. این سریال محصول کشور ایران و در ژانر خانوادگی و اجتماعی میباشد. در این سریال جواد عزتی، رعنا آزادی ور، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، سیاوش طهمورث، عباس جمشیدی فر، مهدی زمین پرداز، امیرحسین هاشمی، کاظم هژیرآزاد، منوچهر علیپور، مه لقا باقری، مائده طهماسبی، مرتضی امینی تبار , سارا حاتمی به هنرمندی پرداختهاند.
چرا برای تماشای سریال زخم کاری محمدحسین مهدویان کنجکاویم؟
کیوان حسینیان
در دوران تعطیلی و رکورد سینما، خیلی زود همه نشانی شبکه نمایش خانگی را پیدا کردند و پلتفرمهای آنلاین تبدیل شدند به مجرایی برای تنفس و بقا. در ابتدا شاید خیلیها به چشم یک شغل موقت به این راه تازه نگاه میکردند اما حالا به نوعی دارد تعریف جریان اصلی در عرصه سینما و سرگرمی را عوض میکند؛ روندی که در ایران شدت و شتاب بیشتری هم پیدا کرده است. تمام سریالهایی که تا به امروز ساخته شدهاند، در نوع خود مهم و قابل بحث بودهاند؛ گرچه اهمیت صرفا با کیفیت متناسب و مترادف نیست. نکتهای که در مورد زخم کاری میتواند با نمونههای قبلی متفاوت باشد، اهمیت اثر در جایگاه فیلمساز و همینطور در وضعیت کنونی بازار است.
قبلا درباره جایگاه مهدویان در سینمای دهه نود بحث شده و این بار بحث درباره ساخته جدید اوست و اینکه چرا موفقیت یا شکست زخم کاری سرنوشت این سینماگر را به کل تغییر خواهد داد. سریال بر اساس رمان کوتاه بیست زخم کاری نوشته محمود حسینیزاد ساخته شده است؛ رمانی که در میانه دهه نود چاپ شد، آن هم بعد از چند سال تعویق، و خیلی زود به اثری پرطرفدار در میان علاقهمندان ادبیات فارسی تبدیل شد که تصویری هولناک و تکاندهنده از همآغوشی فساد و قدرت زیرپوست ایران معاصر را تداعی میکرد. روایتی که مشخصا از یکسو با کهنالگوی سقوط و تراژدی مکبث قابل مقایسه بود و از سویی دیگر با قصههای جنایی و نوآر که حالا در جغرافیایی آشنا بازآفرینی شده است. قصه با کدهایی مشخص و ظریف سعی دارد یادآور تمام ناگفتهها و ناشنیدهها درباره فساد سازمانیافته و پنهان در سالهای اخیر باشد؛ از قراردادهای غیرشفاف و پولشویی گرفته تا دستهایی که به خون آلوده شده است. تماشای چنین قصهای در قالب یک سریال که مخاطب عام را نشانه گرفته، در نوع خود اتفاق قابل توجهی به شمار میآید.
بعد از تجربیات موفق و ناموفق، اهمیت قصه و قصهگویی در سریالسازی تازه دارد عیان میشود و از همین رو اقتباس، که در سینمای ایران همیشه مغفول بوده، در شبکه نمایش خانگی رفته رفته به یک موج منجر خواهد شد. اما باید در نظر داشت که بیست زخم کاری چندان با الگوی رمانهای عامهپسند فارسی سازگار نیست و دست گذاشتن روی آن، به دلیل لحن و سوژه ملتهب، تصمیمی چالشبرانگیز است؛ مخصوصا که کل رمان بیش از صد و خردهای صفحه نیست و قصه برای تبدیل شدن به یک سریال یا حتی مینیسریال نیازمند بسط و اطناب و پرداخت به شخصیتها و داستانهای فرعی تازه است.
پایلوت سریال زخم کاری کم جان است. همزمان خواندن بخشهایی از رمان محمود حسینی زاد را شروع کردهام. البته بحث مقایسهی سریال و کتاب نیست اما فصل ابتدایی داستان در کتاب آن سیلی که باید به گوش خواننده بزند را محکم میزند و نگهش میدارد. سریال مهدویان اما در افتتاحیهی خود کم میآورد. خبری از یک غافلگیری بزرگ نیست. یک قسمت کم است اگر بخواهیم دربارهی ریتم کلی کار و روند قصه رای صادر کنیم اما به نظر میرسد مهدویان بیشتر شیوهای کلاسیک برای قصهگویی را در نظر گرفته تا روشی نوآر. او یکدفعه تماشاگر را به درون قصه هل نمیدهد و خون و خونریزی خاصی را به پا نمیکند. مهدویان به جایش تصمیم گرفته تا کم کم با شخصیتهایش جلو برود و موقعیت اولیه را برای ما ترسیم کند. بدون ریسک و اجراهای دشوار.
قسمت اول سریال زخم کاری البته خالی از اشاراتی که ما را به ادامه تماشا وادار کند نیست. حضور دخترک جادوگر (با بازی نیوشا علیپور) در کنار ماشین مالک مالکی (با بازی جواد عزتی) از نقاط عطف قصه در قسمت اول است. البته قلاب اصلی این قسمت در سکانس نهایی است. جایی که لیدی مکبث ماجرا، سمیرا ریزآبادی همسر مالک (با بازی رعنا آزادیور) خشم و جنون خود را عیان میکند. بهترین بازی قسمت اول هم متعلق به اوست. آزادیور بیشتر از همه مناسبات نقش و شخصیتش را شناخته و با کنترل روی اکتهایش سعی در آفرینش کاراکتری سیاه و چند بعدی دارد.
دوربین مهدویان در زخم کاری بالاخره آرام میگیرد. دوربین او هر چند ناظر اتفاقات مختلف داستان است اما با دوربین مستندگونهی او از چند کار ابتدایی و درخت گردو فاصله گرفته. دوربینش حالا بیشتر در خدمت دکوپاژ و میزانسن و البته قصه است. تا اینجا که استانداردهای سینمایی تا حد قابل قبولی رعایت شده اما دست خط نامتوازن مهدویان را هنوز هم میتوان در اجرا دید.
سریال زخم کاری با یک افتتاحیهی کم سر و صدا صرفا شروع قابل قبولی داشت که البته جلوتر از سایر سریال هم ترازش است. اولین تلاش غیر سینمایی محمد حسین مهدویان به هر حال ارزش پیگیری کردن را دارد با توجه به اینکه میدانیم قصه از رمانی اقتباس شده که خود وامدار مکبث شکسپیر است و ساختاری قدرتمند دارد.
از ابتدای سریال زخم کاری در هر قسمت مخاطب شاهد قدرت گرفتن مالک بود، این روندی بود که تا قسمت ۹ ادامه داشت. در هر قسمت مالک با انجام کاری غیر اخلاقی و یا غیر انسانی قدرت گرفتن خود را به نمایش میگذاشت. قسمت ۱۰ اما انگار پایان به نمایش گذاشتن قدرت گرفتن مالک بود. کودکی که مژدهی روزهای خوب را به مالک داده بود نیز دیگر قادر به دیدن روزهای روشن برای او نیست. در این قسمت توجه به قدرت گرفتن سمیرا جلب میشود. سمیرا زن مالک که از ابتدای فیلم زنی قدرتمند نشان داده شده است در این قسمت قدرتش نه تنها در کنار مالک و در خلوت دو نفرهی آنها بلکه در جمع و به خصوص در کنار کیمیا به نمایش درمیآید. گویی پس از درگیریهای ذهنی و ضعف روحی مالک اینبار نوبت قدرت نمایی سمیرا رسیده است.
محمدحسین مهدویان یکی از مهمترین چهرههای سینمای ایران در دهه نود است که کارش را با ساخت مستند-درام «ایستاده در غبار» درباره احمد متوسلیان برای سازمان اوج شروع کرد و سال به سال تجربیات سینماییاش تندتر و غیرمنتظره طتر شد. از سوی دیگر، «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد یکی مهمترین رمانهای فارسی در دهه گذشته است که سروصدای زیادی به راه انداخته. در کمال تعجب، مهدویان و «بیست زخم کاری» به هم رسیدهاند و حاصل آن سریالی تازه و کنجکاویبرانگیز در شبکه نمایش خانگی است.
به گزارش ایسنا بنابر اعلام فیلیمو، آنچه که کرونا در یک سال گذشته بر سر صنعت نمایش و سرگرمی در ایران و جهان آورد، یک نتیجه مشخص داشت و آن اهمیت یافتن هرچه بیشتر نمایش خانگی در شرایطی بود که سالنهای سینما کارایی خود را از دست داده بودند. در این شرایط، بسیاری از سینماگران برای ساخت آثار جدید خود روانه پلتفرمهای آنلاین شدند. محمدحسین مهدویان هم یکی از چهرههایی بود که خیلی زود به فکر ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی افتاد. مهدویان که به پرکاری شهره است، بعد از موفقیت «ایستاده در غبار»، هر سال با یک فیلم تازه به جشنواره فجر برگشته و هر بار در کانون توجه بوده. «ماجرای نیمروز»، «لاتاری»، «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»، «درخت گردو» و «شیشلیک» هر کدام در نوع خود جنجالی بودند و واکنشهای ضدونقیضی را به همراه داشتند.
مهدویان هرچند از نظر فرم و سبک بصری در آثارش تقریبا یک الگو و رویکرد ثابت و مشخص را دنبال کرده اما از منظر درونمایه و جهتگیری سیاسی و اجتماعی، کارنامه پرفراز و نشیبی دارد؛ طوری که در ابتدای کار با برچسب فیلمساز سفارشی از سوی بعضی منتقدان با واکنش منفی روبهرو شد و آخرین فیلم او «شیشلیک» که یک کمدی انتقادی بود تا مرز توقیف پیش رفت و جای طرفداران و منتقدانش را عوض کرد. بر همین اساس، سریال «زخم کاری» نیز محصولی کنجکاویبرانگیز به نظر میرسد که میتواند در آینده حرفهای مهدویان بسیار تأثیرگذار باشد، آن هم اثری که در مقایسه با ساختههای قبلی او ارتباط مستقیمی با موضوعات و مسائل امنیتی، سیاسی و تاریخی ندارد، گرچه منبع اقتباس به دلیل نگاه انتقادی تند و تیز به وضع موجود کشور شهرت یافته است.
سریال، برگرفته از رمان «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد نویسنده و مترجم سرشناس است که بالاخره سال ۹۵ و بعد از مدتها فرصت چاپ پیدا کرد و بلافاصله به اثری محبوب در بازار نشر ایران تبدیل شد. داستان، یک تراژدی مکبثوار کلاسیک درباره غرق شدن در دام گناه و مسیر بیبازگشت عقوبت است که در ایران معاصر روایت میشود و از این نظر بسیار یادآور اخبار و افشاگریهای چند وقت اخیر درباره فساد سازمانیافته در زیر پوست کشور است؛ مفسدان قدرتمندی که زیر پوسته ریاکارانه متدین و معتقد از جرم و جنایت ابایی ندارند. شخصیت اصلی قصه مردی به نام مالکی است که در دایره قدرت و نفوذ یک فرد خطرناک با آلوده کردن دست خود به جنایت پیش میرود.